باران نیمه شب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, توسط ستاره |

حکایت من
حکایت کسی که عاشق دریا بود اما قایق نداشت
دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت
حکایت کسی که زجر کشید اما ضجه نزد
زخم خورد اما زخم نزد
زخم داشت و ننالید
گریه کرد اما اشک نریخت
وفادار بود ولی وفا ندید
حکایت من
حکایته کسی که پر از فریاد بود اما سکوت کرد
تا ذره ذره مردنش را کسی نفهمد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.